استحاله اسلام
بسمه تعالی
استحاله اسلام
برای بررسی استحاله اسلام لازم است نگاهی به دوران تاریخ اسلام و حوادثی که بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) اتفاق افتاد بیندازیم. ازهمان زمان رسالت پیامبراکرم(ص) وگسترش اسلام، مخالفت با آن ظاهری وسطحی بود، اما به مرور زمان این مخالفت ها تبدیل به اندیشه گردید، اندیشه، فتنه نامیمونی است که سالها بعد نتیجه می دهد.اولین فتنه این اندیشه حادثه سقیفه بنی ساعد است که صحابه پیامبرمرتکب آن شدند. اطرافیان نزدیک پیامبر(ص)که در راه اسلام متحمل زحمات بسیاری شده بودند بنام صحابه معروف ونزد مردم دارای قرب ویکنوع برتری بودند.امادر زمان حیات پیامبر اینها هیچگونه امتیازی مادی نسبت به دیگران نداشتند.پس از رحلت پیامبر برخی از صحابه در کشمکش بین ایدئولوژی اسلامی وبقایای ناخالص جاهلیت مغلوب نیروهای کهنه شدند واز همین جا نطفه مصیبت ها بسته شد. خلاصه بی سروصدا برتری طلبی واشرافیتی بوجود آمد که اساس آن نزدیکی به پیامبر بود.خیانت صحابه پیامبر در غصب حق شرعی حضرت علی (ع) و نادیده گرفتن آخرین وصیت پیامبر در حجه الوداع اولین ثمره تلخ فتنه بنی امیه علیه اسلام راستین بود.همین بانیان سقیفه در حدیبیه وقتی کفار قریش به پیامبر گفتند زیارت نکرده مکه را ترک کنید پیامبر با اصحاب مشورت کردند، اصحاب موافق نبودند پیامبراصرارکرد عمر گفت تحمل خواری نمی کنیم پیامبر فرمود: من پیغمبر خدا هستم این صلح به موجب وحی است، اصحاب توبه کردند و تسلیم شدند.اینجا بصیرت وتبعیت بی چون وچرا از ولی امرحاکم است، نظردارند، فکردارند، اما همین که حجت بر آنان تمام می شود توبه وتسلیم می شوند این عیب نیست بلکه بصیرت ودرایت است پای روی هوای نفس گذاشتن است که جای احسن دارد.اما بی بصیرتی کجا، وقتی عثمان به قتل رسید مردم مشغول بیعت با حضرت علی (ع) بودند عده ای نزد سعد بن وقاص رفتند و نظر اورا در مورد قتل عثمان و بیعت با حضرت علی جویا شدند او در جواب گفت: مرا شمشیری گویا دهید که بگوید این مومن است و این کافر. با این جمله چند پهلو حق را همچنان از نظر عموم مخفی نگهداشت. با این حرف هرگونه معیاری را که با تکیه برآن مردم می توانستند حق و باطل را تشخیص دهند و موضع خود را اصلاح کنند باطل شمرد وچنین نمایاند که معیاری موجود نیست که بتوان طبق آن نظر داد حق با علی (ع) است یا طرف دیگر، سعد بن ابی وقاص با این جمله از خود سلب مسئولیت کرد. در زمان عثمان ولیدبن عقبه حاکم کوفه بود و تصدی بیت المال به عهده عبدالله بن مسعود بود ولید از بیت المال مبلغی وام گرفت مدت وام سپری شد، ابن مسعود وام را طلب کرد ولید نپرداخت عبدالله اصرار کرد ولید در نامه ای به عثمان از دست عبدالله شکایت کرد. عثمان به عبدالله گفت تو فقط خزانه دار هستی حق نداری ولید را به خاطر وام آزورده کنی؟ عبدالله برآشفت و از مسئولیت خود استعفا داد. در زمان حکومت عثمان دامنه اقتدار دولت اسلامی تا مغرب زمین گسترش یافت آفریقا به تصرف درآمد، آندلس مورد حمله قرار گرفت شعارهای انقلابی قلبهای خلق های اسیر جهان آن روز را فتح کرد اما از درون با یک سلسله حرکات ضد انقلاب مواجه بود، که همین باعث شکست اسلام و محدود شدن آن گردید. بدین ترتیب در زمان عثمان مرکزیت حکومت از بین رفت و کارگزاران او بدون توجه به مصالح کلی مملکت، خودسرانه و بطمع غنائم و ارضاءهوا و هوسهای شخصی و کسب شهرت دست به جنگ میزنند که غنائم به جیب کارگزاران و مصیبت های آن نصیب مردم می گشت که در مجموع راه را برای انفجار تضادها هموار می ساخت.اما انحراف دوم بعد از رحلت پیامبر(ص) : به دلیل تعیض و فشاری که از سوی عمال حکومت عثمان بر مردم وارد می شد، مردم علیه حکومت او قیام کردند در راس تحریک کنندگان قیام، صحابه پیامبر طلحه و زبیر بودند، عثمان که کشته شد این دو صحابه به همراه مردم به منزل حضرت علی (ع) آمدند و با اصرار با آن حضرت بیعت کردند. چون نیت غیرخدایی بود و به دنبال منافع شخصی خود بودند به محض دست نیافتن به اهداف خود به بهانه زیارت خانه خدا خارج و با هماهنگی عایشه همسر پیامبر غائله جمل را بپا کردند. غائله جمل فتنه کمی نبود فتنه ای که کاملاً حق وباطل باهم پیوند خورده بود و تشخیص برای عامه مردم کاری سخت بود.گلاویز شدن با صحابه پیامبر وزن او براستی عظمت می خواهد، این کار جسارت انقلابی می خواست تا نشان دهد صحابه پیامبر هم می شود مخالف دین باشد. در جنگ مردم ولایت مدار در حالیکه به پیامبر درود می فرستادنند زن اورا خطاکار خطاب می کردند. مردم بصره نام ام المومنین عقلشان را ربوده بود و عواطفشان را به جوش آورد ودر اطراف شتر عایشه تا آخرین حد فداکاری نمودند و خونها ریختند تا ناچاراً حضرت علی (ع) فرمان پی کردن شتر دادو خود به آن اقدام کرد سپس جسد شتر را سوختند و خاکستر آن را به باد دادند تا مبادا جسد و خاکستر آن توطئه ای دیگر شود. فتنه سومی که پس از رحلت پیامبر برای ناکامی حکومت اسلامی تدارک دیدند فتنه صفین است. معاویه جنگ را بر حضرت علی (ع) تحمیل نمود، حضرت به مقابله پردخت، حاصل نبرد پیروزی لشکر اسلام بود، دشمن دست به نیرنگی زد که ثمره آن از دست رفتن پیروزی و شکاف میان هواداران حضرت علی (ع) گردید. این شکاف و شکست نتیجه بی بصیرتی و عدول از ولایت بود، وقتی دشمن در آستانه شکست قرار گرفت، قرآنها را بر سر نیزه کرد، بر سرنیزه کردن ارزشهای والای یک امت و ادای مسلمان در آوردن باعث غش شدن حق و باطل گردید که تشخیص آن برای مردم ثقیل بود. عدم تشخیص به موقع خواص و صحابه خسارتی را به اسلام وارد نمود که تامروز مسلمانان را دچار تشتت آراء و اختلافاتی نمود که ثمره تلخ آن را نسل های حال و آینده باید متحمل شوند.