حضرت امام خمینی ره به عنوان مرجع تقلید و حاکم اسلامی فرمودند: حفظ حکومت اسلامی از اوجب واجبات است، امام زمان هم فدای حکوت اسلامی، این سخن حضرت امام خمینی برگرفته از سنت رسول الله است، حضرت رسول پس از تحمل سختی های فراوان توانست پایه اولیه حکومت دینی را در مدینه پی ریزی نماید، اما دست تقدیر فرصت اتمام حکومت را از او گرفت. وصیت حضرت رسول برای اکمال دین ابترماند، حضرت علی ع که مامور از طرف خدا ورسول برای اتمام و اکمال دین بود، به دلیل خیانت خواص رسول خدا منجر به نتیجه نشد. حضرت علی ع برای احیای دین سکوت اختیار کرد، با وجود اینکه می توانست دست به شمشیر ببرد و جنگ کند، اما از این کار برای حفظ حکومت اسلامی صرف نظر کرد. منتظر ماند و با کار فرهنگی در حوزه های سیاسی،اقتصادی،دینی و فرهنگی زمینه تشکیل حکومت دینی را فراهم نمود به طوریکه مردم از حکومت حاکم خسته و خواهان حکومت جدیدی بودند، توده مردم با مراجعه به حضرت علی ع و بیعت با او زمینه تشکیل مجدد حکومت دینی که حضرت رسول بنای آن را گذاشته بود را خواستار شدند. حکومت اسلامی بعد از شهادت حضرت علی ع افت خیزهای فراوانی داشت.بعد از غیبت کبری حضرت ولی عصرعج حکومت اسلامی در سلسله های گوناگونی که روی کار امدند شکل عملی به خود پیدا نکرد. در دوران حکومت پهلوی دوم، آرام آرام زمزمه ای از طرف امام خمینی برای تشکیل حکومت اسلامی در ایران شکل گرفت، سخنرانی های امام خمینی و کتاب‌هایی که در دوران های مختلف از او منتشره شده همگی حکایت از تشکیل حکومت دینی به سبک حکومت پیامبر و حضرت علی ع دارد، انتشار کتاب شهید توسط صالحی نجف آبادی در سال ۱۳۴۷ موضوع تشکیل حکومت اسلامی را در ایران تقویت نمود، بطوریکه انتشار همین کتاب باعث کشته شدن تعدادی از طلاب حوزه علمیه توسط هم لباسی های خودشان گردید. تشکیل حکومت اسلامی در ایران همانند تشکیل حکومت اسلامی بعد از کشته شدن عثمان بود، مردم از حکومت حاکم خسته شده بودند به نبال ناجی میگشتند، آن ناجی امام خمینی بود که با شعار حکومت اسلامی برای احیای دین و کرامت انسانی پا به عرصه مبارزه نهاد، امام امد، مردم خون دادند، از آبروی خود گذشتند( تجاوز اعمال پهلوی به خانواده ها در جلوچشم والدین) حکومت تشکیل شد، در همان اوایل تشکیل حکومت سهم خواهی شروع شد. امام مدیریت کردند همه جریان ها را بطوریکه اگر مدیریت امام در هم افزایی جریان ها نبود هیچگاه حکومت اسلامی شکل نمی گرفت. بعد رحلت امام ره آرام آرام شکاف در تداوم حکومت از طرف خواص شروع شد، این شکاف داخلی و حمایت و برنامه ریزی بیرونی‌ کم کم باعث خسته شدن توده مردم گردید، هیچ هم افزایی بعداز رحلت امام در ایران شکل نگرفت، و همین عدم هم افزایی درونی و فشار بیرونی، باعث سست شدن بنیان حکومت در ایران گردید. این موضوع بسیار ملموس و دیدنی است، حال با توجه به شعار ایدئولوژی جمهوری اسلامی ایران، برای بیداری اسلامی، صدور انقلاب، مخالفت با حکومت های ظالم، حمایت از ملت های مستضعف، تشکیل حکومت شیعی در برخی از کشورها، امکان تداوم حکومت اسلامی دور از انتظار است. با توجه به حکم اسلام برای حفظ حکومت دینی آیا زمان آن نرسیده که برای حفظ این حکومت کسانی خود را فدای آن نمایند، اگر این فداکاری شکل نگیرد، یقینا با توجه به چهره خسته ملت دور یا زود، مردم برای حفظ جان خود پا روی عقاید خود گذاشته و به دنبال ناجی می‌گردند تا همان طوری که حکومت را از زره پوش های پهلوی گرفتند از این حکومت هم بگیرند و تحویل ناجی دیگردهند، امام خمینی ره به دلیل خسته شدن فرماندهان و رزمندگان از تداوم جنگ برای حفظ حکومت اسلامی با اعلام خاتمه جنگ فرمودن:من جام زهر سر کشیدم، همین جام زهر باعث تداوم حکومت شد، حالامرد میدان می خواهد که پای روی هوای نفس بگذارد و جام زهر سرکشی تا این حکومت تداوم پیدا کند، انشاالله.