میدان یا دیپلماسی
ازسال ۱۳۶۷ که دولت جناب آقای خاتمی با نگاه اصلاح طلبی روی کار امد، تا امروز که دولت جناب آقای پزشکیان مشغول خدمت هستند، دولت های اصلاح طلب و اصول گرایی روی کار امدند که هرکدام از این دولت ها به غیرازدولت شهید رئیسی هشت سال مشغول خدمت بودند، دولت آقای خاتمی با نگاه اصلاح طلبی محض تا دولت تندرو اصولگرای آقای احمدی نژاد، با نگاه درون و برون کشوری، هیچکدام نتوانستند، اقتصاد علیل ایران را مداوا کنند، در دوران هرکدام از این دولت ها به تناسب، ما رشد تورم، افزایش قیمت دلار، به عنوان عامل موثر تاثیرگذار در اقتصاد ایران را داشتیم، حال در یک دولت شدت رشد تورم ملایم ودر دولت دیگر شدت آن زیادتر بود، حال چرا با وجود روی کار آمدن دولت های اصولگرا و اصلاح طلب تندرو و کند رو هیچکدام موفق به کنترل تورم نشدند، اگر صد دولت دیگر اصولگرا و اصلاح طلب در ایران اسلامی روی کار آیند، تا زمانی که سیاست جای دیگر تدوین و اجرا می شود، ره به جایی نخواهیم برد، اگرچه به ظاهر ما استقلال قوا داریم، اما درعمل به جزء نوشته های قانون اساسی که شرح وظایف برای قوا مشخص کرد در عمل جایی برای اجرای قانون در دولت ها دیده نمی شود، امروز دیپلماسی نیست که سیاست خارجی را تدوین و پیگیری و اجرا کند، بلکه میدان است که بافشار به دیپلماسی فرمان میدهد، اگر دیپلماسی گوش به فرمان میدان نباشد، آن دیپلماسی دوام نخواهد داشت، دیپلماسی ناچار است گوش به فرمان میدان باشد، از زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات تا امروز دیپلماسی ما کمترین اختیار را ازخود نداشت، همین عدم اختیار دیپلماسی است که تا امروز دولت های گوناگون نتوانستند تورم را کنترل نمایند، اگر می خواهیم اقتصاد علیل کشوررا مداوا نمائیم، تنها راه آن جداکردن کردن میدان از دیپلماسی است.
اگر می خواهیم اقتصاد علیل ایران مداوا شود تنها راه آن جداکردن میدان از دیپلماسی است.